حل تشریحی سوالات سؤالات امتحان نهایی درس فارسی (3) دوازدهم دی 1401 (کلیه رشتهها) - امتحان نهایی دی 1401
منوی آزمون (درس ها)
سوالات سؤالات امتحان نهایی درس فارسی (3) دوازدهم دی 1401 (کلیه رشتهها)
38 سوالقلمرو زبانی
با توجّه به اشعار و عبارات زیر، معنی واژههای مشخّص شده را بنویسید. (0/5)
الف) این حرف در بادی امر، زیاد بیپا و بیمعنی به نظر میآمد.
ب) نی حریف هـر که از یــاری بـرید
پردههایش پردههای ما درید
عبارت «حرکت بهسوی مقصدی برای بهدست آوردن و جستوجوی چیزی» در توضیح کدام واژه آمده است؟ (0/25)
الف) اتراق
ب) پوییدن
پ) مشایعت
ت) وصول
کدامیک از واژههای بیت زیر، مترادف واژۀ «سریر» است؟ (0/25)
«بدو گفت: بی تو نخواهم زمان
نه اورنگ و تاج و نه گرز و کمان»
در هریک از موارد زیر، املای درست را از داخل کمانک برگزینید. (0/75)
الف) چه نیکـو گفت با جمشـید دستـور
کـه بـا نـادان نـه شــیــون بــاد و نـه (صور / سور)
ب) تو حکیمی؛ تو عظیمی؛ تو کریمی؛ تو رحیمی
تــــو نــــمـــــایـــنـــدۀ فـــضــــلــــی؛ تـــو ســـــــزاوار (ثنایی / سنایی)
پ) چه خوش گفتهاند که (امپراتوریها / امپراطوریها)ی بزرگ هم مانند آدمهای ثروتمند، از سوءهاضمه میمیرند.
در متن زیر، واژهای را که املای آن غلط است، بیابید و شکل درست آن را بنویسید. (0/5)
«یکی از حضّار که محظوظ گردیده بود، گفت: «ای والله، حقیقتاً استادی!» مصطفی به رسم تحقیر، چین به صورت انداخته... همۀ حضّار یکصدا تصدیق کردند. در این اثنا صدای زنگ تلفن از سرسرای امارت بلند شد.»
در گروه کلمات زیر، سه نادرستی املایی وجود دارد؛ شکل درست هریک را بنویسید. (0/75)
«حزین و غمانگیز، زیحیات و جاندار، ضماد و مرحم، غرس و نشاندن، کازیه و جاکاغذی، مُصِر و پافشاری کننده، معلوف و انسگرفته، هول و ترسناک»
تفاوت معنایی فعل «گرفت» را در مصراعهای زیر، بررسی کنید. (0/5)
الف) ز کردار بد پوزش اندر گرفت
ب) محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
در بیت «غرق غباریم و غربت، با من بیا سمت باران / صد جویبار است اینجا، در انتظار من و تو»:
الف) کاربرد کدام نقش تبعی در مصراع دوم مشهود است؟ (0/25)
ب) مصراع نخست را بر اساس ترتیب اجزای جمله در زبان فارسی، مرتّب کنید. (0/5)
در سرودۀ «خندهات که رها میشود / و پروازکنان در آسمان مرا میجوید / تمامی درهای زندگی را / به رویم میگشاید»:
الف) کدام واژه «دوتلفّظی» است؟ (0/25)
ب) ترکیب «درهای زندگی» وصفی است یا اضافی؟ (0/25)
پ) مفهوم نشانۀ «ان» را در واژۀ «پروازکنان» بنویسید. (0/25)
در متنِ «چون حقتعالی بندهای را گُزید و مستغرق خود گردانید، هرکه دامن او را بگیرد و از او حاجت طلبد، بیآنکه آن بزرگ یاد کند و عرضه دهد، حق، آن را برآرد.»:
الف) فعل «بگیرد» ماضی التزامی است یا مضارع التزامی؟ (0/25)
ب) نقش دستوری واژههای مشخّصشده را، به ترتیب، بنویسید. (0/5)
نوع حذف در مصراع نخست بیت زیر، به قرینۀ لفظی است یا معنایی؟ (0/25)
«آیینۀ نگاهت، پیوند صبح و ساحل
لبخـند گاهگاهت، صبح ستـارهبـاران»
در عبارت «عشقم به این بود که حرفتان را بشنوم. الآن هم دوستتان دارم؛ بیشتر از همیشه.»:
الف) جملۀ پیرو یا وابسته را مشخّص کنید. (0/25)
ب) نقش ضمیر متّصل (پیوسته) را در جملۀ سوم بنویسید. (0/25)
در عبارت «بعد از خواندن این مطلب، متوجّه شدم که دنیا عجیب فراموشکار است! بیستسی سال پیش چه کارها کرده!»:
الف) نوع وابستۀ وابسته را بنویسید. (0/25)
ب) نمودار گروه اسمی را که در آن وابستۀ وابسته آمده، رسم کنید. (0/25)
قلمرو ادبی
هریک از ابیات زیر را بهدرستی کامل کنید. (1)
الف) اگر مستم اگر هشیار، اگر خوابم اگر بیدار
..........................................................
ب) ..........................................................
آورده مـــــرگ، گـــرم بــه آغـــوش تــو پـــنـــاه
نویسندۀ کتاب «سانتاماریا» کیست؟ (0/25)
کدام بیت دربردارندۀ نام یکی از سرایندگان «غزل اجتماعی» در عصر مشروطه است؟ (0/25)
الف) پــروین، شــراب معــرفت از جــام عِـلــم نــوش
تـرســم کـه دیــر گــردد و خــالــی کـنـنـد جــام
ب) پیش از آنی که زند سبزه سر از خاکش کاش
دل عــارف هــوس ســبــزه و صــحــرا مــیکـرد
جاهای خالی عبارت زیر را به شکلی درست، پُر کنید. (0/5)
«متن زیر، برگرفته از کتاب ............ نوشتۀ آلفونس دوده و ترجمۀ ............ است.»
«امّا بغض و اندوه، صدا را در گلویش شکست، نتوانست سخن خود را تمام کند؛ سپس روی برگردانید و پارهای گچ برگرفت و با دستی که از هیجان و درد میلرزید، بر تختهسیاه این کلمات را با خطّ جلی نوشت: زندهباد میهن!»
مفهوم نمادین «گل سرخ» را در سرودۀ زیر، بنویسید. (0/25)
«نان را از من بگیر، اگر میخواهی، هوا را از من بگیر، امّا خندهات را نه. گل سرخ را از من مگیر.»
بیت «بدان گاه سوگند پُرمایه شاه / چنین بود آیین و این بود راه» نمایانگر کدامیک از زمینههای حماسه است؟ (0/25)
دربارۀ تلمیح بهکار رفته در بیت زیر، توضیح دهید. (0/5)
«ز نـــیـــرنــــگ هـــــوا و از فــــــریــــب آز خـــــاقـــــانــی
دلت خُلد است خالی ساز از طاووس و شیطانش»
با توجّه به رباعی زیر، به پرسشهای دادهشده، پاسخ دهید. (0/75)
«کس چون تو طریق پـاکبازی نــگــرفــت
با زخــم، نـــشــــان ســـرفـــــرازی نـــگــرفـــت
زین پیش دلاورا، کسی چون تو شگفت
حــیــثــیــت مــــرگ را بـــه بــــازی نــگـــرفــت»
الف) واژۀ «زخم» با کدام واژه ارتباطی مبتنی بر تشبیه دارد؟
ب) آرایههای ادبی «تشخیص» و «کنایه» را در مصراع پایانی مشخّص کنید.
در بیت زیر، معنای مجازی واژۀ «خاک» چیست؟ (0/25)
«بگفتا: دل ز مـهــرش کی کنی پــاک؟
بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک»
«مشبّهٌبه» را در عبارت زیر، مشخّص کنید. (0/25)
«تو ای کشتی تندرو خیال من، همین جا لنگر انداز؛ زیرا برای تو بیش از این اجازۀ سفر نیست.»
آرایۀ ادبی مناسب با هر بیت را برگزیده، در برابر آن بنویسید. (یک آرایه، اضافه است) (0/75)
الف) یــکـــی تـــــازیای بــــرنــــشــســـتــــه ســـیـــاه هـــمـــی خــــاک نــعــلـــش بـــرآمـــد بــه مـــاه | 1- ایهام |
ب) عشـق بر یک فــرش بنشـاند گـدا و شـــاه را سیـل یکسـان میکـنـد پست و بـلـنـد راه را | 2- اغراق |
پ) در عـــالــــم پــــیــــر، هــرکـجــــا بـــرنــایی است عاشق بادا که عشق خوش سودایی است | 3- حُسن تعلیل |
| 4- اسلوب معادله |
قلمرو فکری
مفهوم کدام بیت با سرودۀ زیر، تقابل معنایی دارد؟ (0/25)
«گفت در دل: رخش! طفلک رخش!
آه!
ایـــن نـــخســتــیــن بــــار شـــایـد بود
کان کلید گنج مـروارید او گم شد»
الف) در غــم مــا روزها بیگـاه شد
روزها با ســوزها هـمـراه شد
ب) اگــر خـونیندلی از جـور ایّــام
لب خندان بیاور چون لب جام
در بیت زیر، پس از آنکه «دوصد مرد آتشفروز» در آتش میدمند، چه اتّفاقی میافتد؟ (0/25)
«بیامد دوصـد مــرد آتشفروز
دمیدند گفتی شب آمد به روز»
کدامیک از بیتهای زیر، بیانگر وادی «استغنا» است؟ (0/25)
الف) مـــــال ایــنـــجــــا بـــــایــــدت انــــداخـــتــــن
مـــلـــک ایــــنـــجـــــا بـــــــایـــدت دربــاخـتــن
ب) هـشـت جـنّــت نـیـز اینجا مــــردهای است
هفت دوزخ همچو یخ افسردهای است
گزینۀ درست را انتخاب کنید. (0/25)
«رستم» پس از آنکه به نیرنگ «شغاد» پی بُرد، «با کمان و تیر»:
الف) یــکـی تــــیـــــر زد بـــــر بـــــرِ اســــپ اوی
ب) بـــــزد راســـت بـــر چـــشـــم آن نــــامـــدار
پ) درخـت و بـــرادر بـــه هـــم بـــــر بــدوخت
ت) سر و گوش و پایش به پیکان بدوخت
نویسنده در عبارت زیر، به فرمانبرداری ساکنان «کرانههای فرات» از کدام حکومت اشاره میکند؟ (0/25)
«کرانههای فرات، خط از کرانۀ رود تیبر میخواندند.»
شاعر در بیت «در دفتر زمانه فتد نامش از قلم / هر ملّتی که مردم صاحبقلم نداشت»، ادامۀ حیات ملّتها را در گروِ چه موضوعی میداند؟ (0/25)
در نوشتۀ زیر، مفهوم کنایی قسمتهای مشخّصشده را، به ترتیب، بنویسید. (0/5)
«بعد از حکیم اسرار، همۀ چشمها به او بود که حوزۀ حکمت را او گرم نگاه دارد.»
با توجّه به سرودۀ زیر، مقصود از «خوان هشتم» چیست؟ (0/25)
«پــهـــلـــوان هــــفــــت خــــوان، اکـــنـــون
طعمۀ دام و دهان خوان هشتم بود»
مقصود از «سرای پاک و پلید» در بیت زیر چیست؟ (0/25)
«در ایـــن مـــقـــام، طرب بی تعب نخواهد دید
که جای نیک و بد است این سرای پاک و پلید»
در هریک از عبارات زیر، بهجز ............ به گونهای از «مصطفی» یاد شده است. (0/25)
الف) روا نیست بیش از این روی میزبان محترم را زمین انداخت.
ب) مشغول تماشا و ورانداز این مخلوق کمیاب و شیءٌ عجاب بودم.
پ) پنج انگشت دعاگو به معیّت مچ و کف و مایتعلّق به، بر روی صورت گلانداختۀ آقای استادی نقش بست.
ت) یک دست از بهترین لباسهای نودوز خود را بهانضمام مایحتوی، به دست چلاقشدۀ خودم از خانه بیرون انداختهام.
عبارت «نالههای گریهآلود آن روح دردمند و تنها را میشنوم، نالههای آن امام راستین و بزرگم را که همچون این شیعۀ گمنام و غریبش، در کنار آن مدینۀ پلید و در قلب آن کویر بیفریاد، سر در حلقوم چاه میبرد و میگریست» یادآور کدام موضوع مشهور است؟ (0/25)
مفهوم مشترک بیت «یک قصّه بیش نیست غم عشق وین عجب / کز هر زبان که میشنوم نامکرّر است» و سرودۀ زیر را بنویسید. (0/5)
«هر روز باید ذکری واحد را مکرّر بخوانم
و آنچه را قدیمی است، قدیمی ندانم: که تو از آن منی، و من از آن تو»
با توجّه به متن زیر، چرا عینالقضات همدانی، عشقورزی را در عرفان واجب دانسته است؟ (0/5)
«ای عزیز، به خدا رسیدن فرض است و لابد هرچه به واسطۀ آن به خدا رسند، فرض باشد به نزدیک طالبان. عشق، بنده را به خدا برساند؛ پس عشق از بهر این معنی، فرضِ راه آمد.»
معنی ابیات و عبارات زیر را به نثر روان بنویسید.
الف) وظیفۀ روزی به خطای مُنکَر نبُرَد. (0/5)
ب) این عیار مهر و کین مرد و نامرد است (0/5)
پ) امروز خورشید در دشت، آیینهدار من و تو (0/5)
ت) عشق هرکسی را به خود راه ندهد و به همه جایی مأوا نکند. (0/5)
ث) پامان به ده باز نشده بود و در شهر دست و پا گیر نشده بودیم. (0/5)
ج) پشت دستم را داغ کردم که تا من باشم دیگر پیرامون ترفیع رتبه نگردم. (0/5)
چ) وا نـیـامــد در جـهـان زیـن راه، کـس
نـیست از فــرسـنــگِ آن، آگــاه کـس (0/5)
ح) سیـاوش چـنیـن گفت کای شهـریار
که دوزخ مرا زین سخن گشت خوار (0/5)